علی هوشیارعلی هوشیار، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

❤☆❤علی نفس بابا و مامان❤☆❤

نگهداریه علی

1390/3/16 16:58
نویسنده : بابا احسان
411 بازدید
اشتراک گذاری

علی جون ما تو شش ماهه اول زندگیش پیش آقاجون سالار  و مامان جون پریوش زندگی میکرد تا اینکه این شش ماه تموم شد و مامان باید میرفت سر کار منم که کارم طوری بود که دو هفته سر کار بودم و دو هفته استراحت او دو هفته ای که استراحتم بود پیش علی بودم ولی اون دو هفته ای که سر کار بودم یکی باید میومد پیش علی هر دفعه ای که میرفتم سر کار دغدغه ی علی رو داشتیم کی بیاد پیشش...

خلاصه مادرجون مادری علی که در قید حیات نیست(خدا رحمتش کنه) مامان پریوشم که تو خونه پیش عمه فاطمه س که سوم راهنمائیه آقا جون سالار هم که دسش درد نکنه وقتی کسی نبود زحمتشو میکشید  عمه هاجرم چند باری اومد پیش علی بعدشم شاغل شد و تو تعطیلاتش میومد پیش علی و خاله زینب هم که میومد پیش علی تا اینکه رفت مهد کودک شاغل شد و ...

یه چند وقتی هم علی رو فرستادیم مهد کودک که روزهای اول خیلی گریه میکرد بعدشم مریض شد و دیگه نذاشتم بره. الانم که دارم مینویسم تو گرمای آبادان سر کارم و الان عمه هاجر که مرخصی گرفته رفته پیش علی (دست درد نکنه عمه)

راستی یادم رفت بگم ما تو یاسوج زندگی میکنیم به خاطر کار مامان علی که اونجا شاغله 

نظر بدید لطفا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان علي
12 تیر 90 18:42
اميدوارم علي جون وقتي بزرگ شد قدر همتونو بدونه ميشه ديگه اين رنگي ننويسيد.چشمم دراومد تا خوندمشون
مریم
27 مهر 90 11:50
آره واقعا...ایشالا آقا علی بزرگ شه و تو عروسی همشون جبران کنه...البته عروسی عمه هاجر که به همین زودیاس چه جور میخواد جبران کنه نمیدونم
نگین مامان رادین
8 دی 90 15:20
هر جا که هستید همیشه شاد باشید وشاهد قد کشیدن وموفقیت روز بهروز علی جان مطمعنا وقتی علی بزرگ شد به داشتن شما ها افتخار می کنه و با سر بلدیهاش تو همه مراحل زندگی باعث جبران همه زحماتتون میشه


ممنونم من که سلامتی و سربلندی و عاقبت به خیریشو از خدا میخوام همه تلاشمون اینه که بتونیم درست تربیتش کنیم اونجوری که خدا و امام عصرمون راضی باشن.
ان شاءالله سایه بابا و مامان رادین جون بالا سرش باشه و خدا ازتون راشی باشه