علی هوشیارعلی هوشیار، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

❤☆❤علی نفس بابا و مامان❤☆❤

سوم آذرماه نود

1390/9/9 13:47
نویسنده : بابا احسان
446 بازدید
اشتراک گذاری

امروز چهارشنبه 1390/09/03 علی امروز یکسال و پنج ماه و 28 روزشه علی چند روز پیش سرما خورده بود niniweblog.comالان خدارو شکر بهتر شده  و باباییش هم رستشه و خونه پیششه و امروز علی رو نبرده مهدقلب

علی الان خوب راه میره،چهار تا دندون بالا داره و چهارتا هم پایین دندونای آسیابش هم یکی طرف راستش یکی بالا و پایین و طرف چپش تقریبا داره درمیاد.

شیطون شده ، بازی میکنه niniweblog.com، مامان و بابا رو میبوسهniniweblog.com ، دو ماهه که داره میره مهد کودک با مربیش خدا روشکر اخت گرفته وقتی میزارمش مهد ازم خداحافظی میکنهبای بای و دیگه گریه نمیکنه وقتی هم میرم مهد دنبالش مربیشو میبوسه و بای بای میکنهماچبای بای .

niniweblog.com

امروز عصر به اتفاق علی و بابایی رفتین نوراباد خونه آقاجون سالار که تازه رفته بودن خونه جدیدشون و هنوز وسایلشونو کامل نچیده بودن تو خونه کمی سرد بود و علی هم که خیلی خوشحال بودniniweblog.com و همش ورجه وورجه میکرد و شب تا دیروقت بیدار بود niniweblog.com..

niniweblog.com

صبح روز پنج شنبه من و بابایی و علی مامان جون و عمه فاطمه رفتیم کازرون کلی خرید کردیم و یه جارو برقیniniweblog.com هم برا کادو عروسی عمه هاجر خریدیم و بعلت کمبود وقت نتونستیم همه خریدامونو انجام بدیم.

شب هم رفتیم خونه بابا حاجی و علی آبریزش بینی داشت و مدام عطسه میکرد و منم حرص میخوردم که علی دوباره سرما خورده و تا نزدیکای صبح بیدار میشد و گریه میکرد و بینیش میگرفت و نمیتونست بخوابهniniweblog.com و منو باباش هم بالا سرش بیدار بودیم و بغلش میکردیم  تا آروم بشه صبح هم نمازمون قضا شدناراحت

 niniweblog.com

هفته آینده هم واکسن 18 ماهگیشه و منو بابا تو فکر واکسنشیم  که انشاء الله این دفعه درد نداشته باشه گل پسرم اذیت نشه . راستی باباش هم چند روزه off بهش خورده و دیرتر میره سر کار  و من و علی خوشحالیم که بابا احسان پیشمونهniniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)