عــــاشـــــورا
روز عاشورا طبق آیین هر ساله با هیئت تا امامزاده شیرمرد عزاداری میکنیم هیئت که صبح زود شروع به زنجیر و سینه زنی کرد ما نتونستیم به جمعشون بپیوندیم آخه اون موقع صبح هوا سرد بود و علی هم که همچنان سرماشو داشت نتونستیم بریم و یه ساعتی خونه بودیم و بعد با ماشین علی و مامان و عمه فاطمه البته با رانندگی مامان میانبرد رفتیم شیرمرد و من و علی هم پیاده رفتیم جلو هیئت سینه زدیم تا امامزاده و بعد تعزیه...
علی جلوی هیئت عزاداری
علی در گهواره علی اصغر
علی و بابا حاجی و فاطمه
علی در هنگام تعزیه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی