علی هوشیارعلی هوشیار، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره

❤☆❤علی نفس بابا و مامان❤☆❤

خدایا.........

1392/3/4 12:43
نویسنده : بابا احسان
551 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دلم دو روزه باباییت اومده و شما از دیدنش خیلی خوشحالی منم که تصمیم گرفته بودم به محضی که باباییت اومده تو رو بسپارم بهش و یه کمی هم به کارام برسم و هم استراحت کنم ولی ....

پسر گلم حدود یه هفته است که سرما خوردی و گلو و سینت خیلی وضعش خرابه علائم دندون درآوردن هم داری آخه تا میخوای دندون در بیاری خیلی اذیت میشی و علائم سرما خوردگی رو داری ولی این دفعه خیلی بدتره ..... بهانه گیری هاتم خیلی زیاد شده واین روزا مامانی رو خیلی اذیت میکنی میدونم گلم خیلی مریضی ودرد داری ولی به خدا منم خیلی خستمه ....

مثلا همین دیروز عصر بابایی رفته بود بیرون و شما تو خواب ناز بودی وقتی بیدار شدی اینقدر گریه و بهانه گیری کردی که خیلی خسته شدم هر چی بغلت میکردم و نوازشت میکردم و میبوسیدمت اصلا آروم نمی شدی هم نگرانت بودم و هم نمی دونستم چکار کنم زنگ زدم بابایی گفتم: تو رو خدا خودتو برسون که دیگه بریدم ...طولی نکشید بابایی اومد و با یه شیر موز و کلیپ های که تو موبایلش داشت آرومت کرد...

وقتی نگات میکنم میبینم خیلی ضعیف شدی و الان حدود یه هفته است درست غذا نمیخوری خیلی نگرانتم دوست دارم وقتی میام تو سایتت همش از خوشیات بنویسم ولی این روزا همش مریضی و بی حوصله ....

بابایی بنده خدا کلی خوشحاله که اومده پیشت  ولی شما همش بهونه منو میگیری و مدام می خوای تو بغل من باشی...

کاش مامانی زودتری خوب شی و برگردی به اون روزای قبلت و شاد و سرحال شی که دلم خیلی براش تنگ شده....

دوست دارم یکی یه دونه من

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

دخترم عشق من
17 اسفند 90 10:03
سلام زهرا جون . بچه ها موقع دندان دراوردن خیلی بهانه جو میشن . اون درد داره و بیقراره . مدارا کن باهاش . دختر منم موقع دندون دراوردن دقیقا همین کا را رو میکرد . زود خوب میشه نگران نباش


سلام شیرین جون میدونم از دندونشه ولی بازم نگرانشم.
ممنونم گلم .فاطمه گلی رو ببوس.
دخترم عشق من
21 اسفند 90 8:22
سلام امیدوارم علی جون بهتر شده باشه ما رو از حالش بیخبر نذار زهرا جون . از طرف من ببوسش


سلام خاله مهربونم چشم خاله جونم،علی آقا خدا رو شکر بعد از چند روز بیماری رو به بهبودیه....
خاله مرضيه
22 اسفند 90 12:18
سلام زهرا جون خوبي ؟ علي بهتر شده؟ راستي از احسان خبري نيست كه؟ كجاست چرا ديگه مطلب نمينويسه حالش كه خدارو شكر خوبه كه؟


سلام گلم خوبی ؟ عزیز خاله خوبه ؟ علی ای ......
احسان خوبه خدا رو شکر فقط تا من هستم ومیدونه یه نویسنده هست خیالش راحته و دست به قلم نمیشه
نگین مامان رادین
22 اسفند 90 12:31
واست آتیش روشن کردم که اخر زمستونه / چهار شنبه ی اخر سال قلب من آتیش بارونه غمهاتو آتیش میزنم سرخی آتیش مال تو / چشم حسودا کور شه از عشق میون من و تو
مامان سانلي
23 اسفند 90 3:33
سلام علي جون خوبي خاله بهتر شدي؟سانلي هم مثل شما چند روز بود سرما خورده بود و ريخته بود سينه اش و همش بي قراري ميكرد.
علي جونم چهارشنبه سوري تون هم مبارك باشه ايشالا هميشه سلامت و شاد و خرم باشين


سلام خاله مهربونم
از شما هم مبارک باشه
مامانی درسا
24 اسفند 90 1:17
عزیز دلم انشاالله بزودی دندونشو در بیاره راحت شه . مامانی این باباها چه کار میکنن که این نی نی ها اینقدر عاشقشونن ؟؟؟؟؟


مرسی خاله گلی
ولی خودمونیم زیاد حوصله بچه ها رو دارن آآآآآآآ
علی یه دونه
27 اسفند 90 14:58
خدای عزیزم آنچه در سال جدید میخواهم یک حساب بانکی چاق و چله و یه هیکل باریک است لطفا این دو را مثل سال قبل ، با هم اشتباه نگیر ! آمین !
مامان ریحانا
29 اسفند 90 2:23
عطر نرگس، رقص باد. نغمه شوق پرستوهای شاد.خلوت گرم کبوتران مست.نرم نرمک میرسد اینک بهار.خوش به حال روزگار.سال نو مبارک
جغله کوچولو
4 فروردین 91 15:07
با سلام ببخشید.. مدتی بود که نتونستم بیام .... سال نوبر شما و خانواده محترمتون مبارک باشه ... امیدوارم در سال جدید به تمام آرزوهاتون برسید سلامت و پیروز باشید ...