بدون عنوان
او می آید به رسم همیشه سلام. میآیی از فاصله های دور و در همین نزدیکی ها مجاور میشوی تا برسد روزی که ظهور خواهی کرد. امروز دستهای کوچکم را قنوت می گیرم برای آمدنت و با چشمهای نگران می نشینم به تماشای آسمان گرفته. به گمانم هنوز وقتش نرسیده است . جمعه ها بیهیچ دغدغه ای صبورند و این منم که بیقرار رسیدن توام. آرزوهای کودکان سرزمینم را نثار نگاهت می کنم.آقا خوش اومدی.. ...
نویسنده :
بابا احسان
11:03